کتاب خوب
کتاب خانوادهی پاسکوآل دوآرته اثر کامیلو خوسه سِلا رماننویس و شاعر اسپانیایی است که او را در ردیف نویسندگانی چون سلین و مالا پارته قرار دادهاند. کتاب خانوادهی پاسکوآل دوآرته را نیز همسنگ بیگانه کامو دانستهاند. پاسکوال هم مانند مورسوی بیگانه مرتکب قتلی بیهدف میشود. خانوادهی پاسکوآل دوآرته بررسی روانکاوانه ترس است؛ خشونت ترس و احساس گناه نسبت به آن.
خلاصه کتاب خانوادهی پاسکوآل دوآرته
رمان تلخ و سیاه خانوادهی پاسکوآل دوآرته حکایت دهقانی ساده، به نام پاسکوآل دوآرته، است که در انتظار حکم مرگ خویش سر میکند. روایت کتاب در قالب خاطراتی به قلم دوآرته است. او در خاطراتش زندگی جنایتبار خود را روایت کرده و کوشیده با نوشتن آنها آرامش خود را بازیابد. این خاطرات درواقع کشتارنگاری روحی است آکنده از ترس و نفرت و تحقیر شده. دوآرته در کودکی نیز همینگونه بوده است. او تمایلی غریب به خودویرانگری دارد، شرایط هم در سوق دادن او به این سمت تأثیرگذار است و درنهایت راه را برای تبدیل شدن او به یک قاتل میگشاید. بوی نافذ مرگ در سرتاسر کتاب پراکنده است. نویسندهی کتاب، کامیلو خوسه سلا، برندهی جایزهی نوبل ادبیات 1989 است. او در درندهخوترین رمانش از انسانی حرف میزند که دیوانگیهایش حد و مرز نمیشناسد.
خانوادهی پاسکوآل دوآرته را از حیث این که راوی در زندان است و همه رویدادها را قبل حکم مرگش روایت میکند متشابه با رمان بیگانه کامو و تونل ساباتو معرفی کردهاند. هر چند خود من معتقدم سلا از جمله نویسندگان تحت تاثیر داستایفسکی نیز بوده و از بعدهای روانکاوی داستانهای داستایوفسکی غافل نبوده است.
راوی داستان طی داستان جنایتهایی را که مرتکب شده است، اعتراف میکند، هر چند برخی را ناخودآگاه فراموش میکند… ولی آنچه که در این رمان حائز اهمیت است نه جنایات پاسکوال، بلکه اهمیت این سوال است که: چگونه انسانی که پاک از مادر زاده شده خودآگاه یا ناخودآگاه به این درجه از تهی بودن از انسانیت میرسد؟
شرایط حاکم بر جامعه در کتاب اشاره کوتاهیست به جنگهای داخلی اسپانیا، یا ترس، جهل، شرایط جوی خانوادگی و فشار عرف و سنتهای تعریف شده در جامعه و… که همه اینها دست به دست هم میدهند که خواننده خود را نه در مقابل که در کنار جانی متصور شود.
خانوادهی پاسکوآل دوآرته کتابیست که حالا حالاها فراموشش نخواهم کرد. کتابی کم حجم ولی به بزرگی یک رمان قطور خواندنی که میشود برای هر رفتار و هر رویداد داستان ساعتها تامل کرد.